روشنفکران دینی در تلاطم تناقضات
آیا روشنفکران دینی پروتستانهای جهان اسلاماند؟
پروژه روشنفکری دینی را باید رفرماسیونی تلقی کرد که امروز با نقد و نفی سنتها و تطبیق شریعت با مدرنیته به دنبال تغییر ساختارهای دینداری است؛ اما این پروژه، امروز مخالفین زیادی دارد؛ تا جایی که برخی آن را شکست خورده میدانند.
روشنفکری در ایران سابقهای طولانی دارد و ایران روشنفکران زیادی را به خود دیده است که وجه مشترک همه آنها، سعی در تغییر وضع موجود، برای رسیدن به وضع مطلوب است. اما آنچه روشنفکران را از هم تفکیک میکند، ترسیم الگوهای اصلاح و رویکرد آنها نسبت به سنتها است.
دین به عنوان مهمترین سنت در این کشور همیشه محل تأمل روشنفکران بوده و ویژگی اصلی روشنفکران و نواندیشان، تاکید بر لزوم اصلاح ساختارهای دینی است. از همین رو شریعتی پروژه پروتستانتیسم اسلامی را مطرح کرد که با الهام از حرکت اعتراضی مارتین لوتر، به دنبال تغییراتی در نهاد دین بود؛ و به همین جهت او بر لزوم روشنفکری مذهبی تاکید میکرد.
تفاوت روشنفکران دینی با نواندیشان حوزوی
پس از انقلاب نیز چراغ جریان روشنفکری مذهبی خاموش نشد؛ مهندس بازرگان، عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری از برجستهترین شخصیتهای این جریان فکری هستند که پس از انقلاب روشنفکری دینی را ادامه دادند.البته همزمان با فعالیت این جریان فکری، افرادی از حوزههای علمیه هم به اصلاح دینی پرداختهاند که البته از جهاتی مسیر این دو جریان از یکدیگر جدا است.
حسین دباغ معتقد است تفاوت جریان روشنفکری دینی و مصلحان دینی در این است که روشنفکران چند منبعی هستند، یعنی فقط کتاب و سنت را در رسیدن به حقیقت کافی نمیدانند، بلکه به منابع خارج از دین مانند فلسفه، عرفان، اخلاق (سکولار) و علوم تجربی رجوع میکنند و از آنها مدد میگیرند. [1]
عبدالکریم سروش، محور روشنفکری دینی
امروز جریان روشنفکری دینی بیش از همه با نام عبدالکریم سروش (حسین حاج فرج الله دباغ) شناخته میشود و به نوعی میتوان خط فکری او را محور این جریان دانست؛ بنابراین شناخت باورهای او در فهم اعتقادش درباره اصلاحات دینی، موثر خواهد بود.او معتقد است خداوند سخن نمیگوید که بخواهد این الفاظ را به پیامبر گفته باشد؛ بنابر این باید پیامبر آیات قرآن را شهود کرده باشد و این فقط در رویای صادقه امکانپذیر است.
گرچه سروش در ابتدای انقلاب به عنوان شخصیتی انقلابی شناخته میشد و از طرف امام در شورای عالی انقلاب فرهنگی مشغول بود، اما از اردیبهشت 67 با مجموعه مقالات "قبض و بسط تئوریک شریعت" که به طور مستمر در کیهان اندیشه منتشر میشد، تبدیل به یک شخصیت جنجالی شد که گروههای مختلف دینی او را در تقابل با دین قرار دادند.
مهمترین دستاورد این مقالات تاکید سروش بر جدایی دین از معرفت دینی است؛ به اعتقاد او آنچه از دین میفهمیم برداشتهای ما از دین است و نه خود دین؛ [2] بنابراین معرفت دینی متغیر است، [3] و دین هرکس فهم او از شریعت است. [4] به نظر او تحول فهم دینی لازمه دگرگونیهای قهری جهان و پویایی ذهن بشر است [5] که حتی مرزهای تحول و تغییر را میتوان به ضروریات دینی هم توسعه داد و تکامل فهم در جمیع معارف رخ خواهد داد. [6]
یکی دیگر از باورهای خلاف مشهور سروش، رویکرد او به مسئله وحی و الهی بودن کلام قرآن است. او در مقالهای با عناون "محمد؛ راوی رؤیاهای رسولانه" به تبیین برداشت خود از وحی پرداخته است. او در ابتدای این مقاله با اشاره به شعری از مولانا که گفته است «هست قرآن حالهای انبیاء»، میگوید «هست قرآن خوابهای مصطفی». او معتقد است خداوند سخن نمیگوید که بخواهد این الفاظ را به پیامبر گفته باشد؛ بنابراین باید پیامبر آیات قرآن را شهود کرده باشد و این فقط در رویای صادقه امکانپذیر است.
بیشتر بخوانید
اشتباه استراتژیک شریعتی در پروژه پروتستانتیسم اسلامیروحانیت و پروژه اصلاح و احیاء نهضت دینیاصلاح و احیا تفکر دینی در پارادایم فکری امام خمینی(ره)
نقد سروش به وسیله همفکرانش
گرچه سروش در دهههای هفتاد و هشتاد نفوذ کلام زیادی در جامعه داشته و روشنفکرانی همچون مصطفی ملکیان، محسن کدیور، اکبر گنجی با او همراه بودهاند، اما با گذر زمان در دل این جریان شکافهایی به وجود آمد که به طور مستقیم آراء سروش را باید در آن مؤثر دانست.سروش از همان سالهای پایانی دهه شصت، مخالفینی جدی در طیف مذهبی، سنتگرا و حتی نواندیش دینی داشت، اما در دهه گذشته دایره مخالفین او گسترش پیدا کرده است.
ملکیان در نقد این پروژه گفته است که روشنفکری دینی مفهومی پارادوکسیکال است.
به طور مثال محسن کدیور به این دیدگاه سروش که پیامبر ناقل وحی نیست بلکه مولد وحی است اعتراض میکند و میگوید اگر از تلقی متعارف از قرآن فاصله بگیریم، در واقع قرآن را از اینکه منبع اصلی دین اسلام باشد باز داشتهایم. به عقیده کدیور این کار دیگر اصلاح فکر اسلامی نیست، بلکه منجر به تأسیس دین تازهای میشود. [7]
همچنین اکبر گنجی در نقد تئوری رؤیا بودن قرآن مقالهای مفصل دارد که در آن به تناقضات این نظریه پرداخته است. به طور مثال نوشته است که سروش گاهی میگوید خدا سخن نمیگوید و ذهن ندارد، اما در مقاله "رویاهای رسولانه؛ زهی کرشمه خوابی که به ز بیداری ست" گفته است که خدا هنوز حرفها دارد که نگفته است و نمیتوان گفت با آمدن قرآن و آخرین پیامبر وحی و الهام پایان پذیرفته است و این در تناقض با سخن خود اوست که خدا سخن نمیگوید. [8]
در روشنفکری دینی اصل مدرنیته است
مصطفی ملکیان یکی از کسانی است که زمانی خود را بخشی از جریان روشنفکری دینی میدانست، ولی به دلیل اشکالات این جریان از آن فاصله گرفت و تئوری دیگری را مطرح ساخت.نقطه نظرهای سروش ما را به عقل خود بنیاد سکولار میرساند. بنابر این روشنفکری دینی او بیشتر روشنفکری سکولار است تا روشنفکری دینی.
ملکیان در نقد این پروژه گفته است که روشنفکری دینی مفهومی پارادوکسیکال است. روشنفکران دینی ریشه همه چیز خوب را که در مدرنیته میبینند، در دین جستوجو میکنند که اگر مطابقت کرد، آن گزاره دینی را اصل و از ذات دین تلقی میکنند و اگر سازگار با دین نباشد، جزء عرضیات و فرضیات دین معرفی میکنند. بنابراین پروژه روشنفکری دینی مدرنیته را اصل گرفته و قرآن و سنت را با آن تطبیق میکنند.[9]
با توجه به نگاه سروش به دین، قرآن و شریعت در عمل آنچه که بر پیامبر نازل شده به کار نیازهای امروز ما نمیآید. او در کتاب قبض و بسط گفته است که تمام احکام فقهی اسلام، موقتاند و متعلق به جامعهی پیامبر و جوامعی که شبیه به آن جامعه هستند، مگر اینکه خلافش ثابت بشود.[10]
بنابراین آنچه سروش از اصلاح دین میخواهد، در حقیقت اصلاح نیست؛ چراکه در اصلاح برای اصل دین ارزش و قداست اصالی قائل بوده و فقط به دنبال نفی و طرد بدعتها و کاستیها هستیم. اما نقطه نظرهای سروش ما را به عقل خود بنیاد سکولار میرساند. بنابراین روشنفکری دینی او بیشتر روشنفکری سکولار است تا روشنفکری دینی.
پینوشتها:
[1]اصلاحِ اصلاح دینی/صدانت
[2]سروش، عبدالکریم، قبض و بسط تئوریک شریعت، صراط، چاپ سوم، ص 502
[3] همان، ص 503
[4] همان، ص 178
[5] همان، ص174
[6]همان، ص 149
[7]روشنفکران دینی، بازسازی فکر دینی یا دینسازی؟/یاسر میردامادی/بی بی سی
[8]نقد اکبر گنجی بر تئوری رویای رسولانه دکتر عبدالکریم سروش/صدانت
[9] تحلیل، نقد و بررسی روشنفکری از دیدگاه مصطفی ملکیان/حسام شوشتری
[10]قبض و بسط تئوریک شریعت، ص 72
منابع:
قبض و بسط تئوریک شریعت در ترازوی نقد/ محمود اصغری/اندیشه حوزه 1382 شماره 41 و 42
رویاهای رسولانه؛ زهی کرشمه خوابی که به ز بیداری ست/عبدالکریم سروش/بی بی سی